آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
عشق
عاشقت بودم وهستم اما تونفهمیدی
دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : مینو
چند روزی که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه ی بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم…
یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم. در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد. يك روز يه دختري تو اين دنيا زندگي ميكرد كه براثر يه حادثه چشمانش را ازدست داد مردم ميگفتند كه اين دخترناقص است بيچاره شوهرش كه بايد بااين زندگي كنه اما يك هفته بعد شوهرش نيز چشمانش را ازدست داد و اطرافيان گفتن چه بهتر زن وشوهر مثل هم هستن به اين تريب پس از چندسال زن مرد و مرد سرخاك زن چشمانش را باز كرد همه تعجب كردند ومرد گفت من تمام اين سالها همه چيز ميديدم اما بخاطر عشقم كه ناراحت نشه اين كاررو كردم و خودمو به كوري زدم كه ناراحت نشه
جمعه 17 تير 1390برچسب:, :: 17:30 :: نويسنده : مینو
ترم ۱ – اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ – س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها error میدهد – چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال Gf نباشید چون اولاً پا نمیدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد (یکی در هر ۱۰ میلیون سال) همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد! فقط برای عملیات قضای حاجت به wc می روند ، طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد ، به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند! تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند ، سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند – در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند! ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند – متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشود ولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد ، سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند ، کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود! نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند ، اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته – دو سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند! (استغفرالله) ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند ، به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده wc قضای حاجت نیست! سوژه خنده پیدا می کنند ، همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند – می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد – تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود و در جواب سلام شما میگویند سلام! ترم ۴ – با واژه bf آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند – ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید ، در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به wc میروند! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند ، شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه (نکته: اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه ۲- شما خوشتیپید ۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن) شروع میکنن به نوشتن جزوه – هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن (آره جون خودت ، بیچاره پدر ، مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست) در جواب سلام شما میگویند: سلام – چطوری؟ خوبی؟ ترم ۵ – یکی از این موجودات خوش خط و خال (bf) را به دست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با wc کار دارند چون bf دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند (چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که bf دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا) کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد – از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است (اینجاست که میگن مردونگی مرده) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و bf شان در تریا دانشکده رزرو است ، تابلو میشوند – کارکنان محترم حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند! سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند و در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه) می گویند: اوا … سلام ببخشید حواسم نبود (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست) ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند – عاشق میشوند – مشروط میشوند !!! ترم ۷ – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند – در عشق شکست میخورند – مشروط میشوند !!! ترم ۸ – دوباره آدم میشوند – دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند (من لذت می برم میبینم این جوونا رو …….) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است ، مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند – در به در دنبال شوهر میگردند و به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند !!!! سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 13:47 :: نويسنده : مینو
سلام دوستاي خوفممممممممممممم خوبيد خوشيد ؟توروخدا ازدست ما دلگير نشيد من اينا رو ميذارم كه فقط بخنديم و شاد باشيم هركي جنبه داره بياد تو وبلاگ ما هر كي نداره ورود ممنوععععععععععع سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 13:45 :: نويسنده : مینو
پیشنهاداتی برای عدم ترشیدگی دوشیزگان محترم
سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 13:34 :: نويسنده : مینو
خوب اینم یکی دیگه برای شما عزیزان که همیشه به ما لطف داشتید......راجبه تفاوت دختر ایرانی با آمریکایه که هر دو دانشجو هستن ولی ..
امریکا: جنس: دختر
فعالیت های اجتماعی: عضو انجمن طرفدارن محیط زیست
آخرین باری که یک مجله مد را ورق زد: سه سال پیش…وقتی که در اتاق انتظار دفتر یک وکیل زن نشسته بود.
موضوع جالب روی دست: موی بلند در ناحیه ساعد
ایران :
جنس: دختر
مکان: شمال غرب تهران، ایران
لب : بریتنی
مو: کامرون دیاز
تتو ابرو: آنجلینا جولی
سایه: شقایق فراهانی
سینه: رنه زوئلنگر
توروخدا ناراحت نشيددددددددددد اينا فقط طنز هست سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : مینو
وقتی در صف شیر مردم جایشان را به شما نمی دهند؟ وقتی کرایه تاکسی را می
در باب خوردن غذا:
در باب راه رفتن:
در باب لبخند زدن:
در باب ورود به کلاس:
خوب دیگه حالا بعد از اندک ماهی دل اوون پسر رو بردی و فرداش بهتون پیشنهاد خواستگاری میده
خانمهای محترم تمامی مطالب جنبه ی طنز داره و هر چند میدونم جنبه بسیار بالاست ولی دیگه عادتی شده هر دفعه باید بگم که بعدش نفرین(کاش نفرین ناسزا میدن بعضیا)نباشه
سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : مینو
8 صبح: تو رخت خواب….. گفتم ارزو دارم تو مال من بشی یه روزی
گفت تو این دنیای بی رحم کی به ارزوش رسیده اونی رو که دوست نداری دنبالت میاد تا اخر اونی که دنبالشی تو چرا دائم ناپدیده تو از اون روزی که رفتی دل من دیوونه تر شد رنگ من که هیچی زیبا رنگ اسمون پریده سرنوشت گریه نداره خودت اینو گفتی اما تو دل من نمی دونم چرا بازم یه کم امیده تو منو گذاشتی اما می خوام بنویسم چقدر واسم عزیزه اونکه از من دل بریده سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 12:54 :: نويسنده : مینو
۱- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند. ۲- اگر یه دختر 1 مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر 1 مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده! ۳- یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!! ۵- نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و .........هست. ۶- دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره. ۷- دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند! ۸- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن. ۹- اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید. ۱۰- دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا ۱۱- اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک جمع فقط سوتی میدن! ۱۲- یک دختر اگر 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر 24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه. ۱۳- پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن! ۱۴- یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت 7. اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت 7 و 2 دقیقه و 24 ثانیه,اینم شماره تلفن من ..... سر ساعت 9 منتظر تماستم!
دو شنبه 13 تير 1390برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : مینو
☻گفته پسر ها درباره یك دختر خوب☻ یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمیکنه یه دختر خوب به خاطر اینکه بهش گفتن بی ادب گریه نمی کنه یه دختر خوب جو نمیگیرتش و زود خودشو مثل بنگاهها به نمایش نمیزاره یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری یه دختر خوب عقده هاش رو با فرار از خونه خالی نمی کنه یه دختر خوب وقتی بهش نگاه نمی کنن خود نمایی نمیکنه (به راههای مختلف) باز هم نکته تستی یه دختر خوب هیچوقت بدون گواهینامه رانندگی نمیکنه که بعدش که گرفتنش اشک تمساح بریزه یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید 10000 تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه یه دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه (صغرا= هانی - کبری= تینا یه دختر خوب برای اینکه توی مهمونی تحویلش بگیرن قیافه نمیگیره و ادای آدم پولدارارو در نمیاره یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟ یه دختر خوب از اجرای هر گونه قرقره بازی( جت اسکی اسکیت و امثال اون ) در مقابل پسرها خودداری می کنه یه دختر خوب اولاً دوچرخه سواری نمی کنه حالا می خواد بکنه بكنه جنبه هم داشته باشه یه دختر خوب عکس پسرها مثل حمید گودرزی شادمهر عقیلی و … محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی چسبونه (سوال مهم کنکوری) یه دختر خوب سوار هر ماشینی نمیشه پیکان 47 و امثال آن یه دختر خوب راه به راه از اون کوفتیا نمیماله که فردا هم سرطان بگیره ☻گفته دختر ها درباره یك پسر خوب☻ یه پسر خوب مثل یه آدم زود میره بیرون زود هم می یاد یه پسر خوب شب ها تو خیابون عین یه گربه ولگرد ول نمی گرده یه پسر خوب سر همه مثل الاغ داد نمی زنه (خصوصا سر آبجیش) یه پسر خوب ماهی 5 تا شلوار برای جلب توجه دخترا نمی خره یه پسر خوب پولاشو جمع می کنه که اگه زن گرفت دستشو مثل گدا قدولا جلو باباش دراز نکنه یه پسر خوب انقدر شماره نمی ده که خودکار مدرسه اش تموم شه و باباشو تو خرج بندازه یه پسر خوب اجتماشو به کثافت نمی کشه یه پسر خوب وقتی یه دختر می بینه جو نمی گیرتش یه پسر خوب همیشه تو خونه به مامانش تو کارای خونه کمک می کنه (این هم یک نکته کنکوری) یه پسر خوب فکر نمی کنه که از دماغ فیل افتاده یه پسر خوب درساشو خوب می خونه تا نیفته یه پسر خوب نمازشو میخونه ( سر وقتشو نخواستیم ) نتیجه: یه پسر خوب اصلا وجود خارجی نداره گشتم نبود نگرد نیست بازم اگه پیدا کردی به من هم بگو دو شنبه 13 تير 1390برچسب:, :: 22:57 :: نويسنده : مینو
سن ۱۴ سالگی: تازه توی اين سن ، هر رو از بر تشخيص ميدن! (اول بدبختی!) سلام دوستاي خوفم چطوريد گفتم اگه وبلاگ همش عشق و عاشقي باشه همتون خسته ميشيد با خودم گفتم يكم هم جنبه طنز داشته باشه بهتره نظر شما چيههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |